شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
شاعر : رضا رسول زاده
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
مرد غریب شهر، کبود است پیکرت آهسته تر شده ست نفـس های آخرت
آقــای مــن در آن وطــن مــادریِّ تـو یک مرد هم نبود شود یارو یاورت؟
ای وای من کــه خــانه شده قتلگاه تو سوزم از این که قاتل تو بوده همسرت
چون تکه پـارۀ جگـرت را به طـشت دید آهـی کشید ازدل ومی گفت خواهرت:
ای بعــد مــادر و پـــدرم سر پناه من آورده زهرکینه ی دشمن چه برسرت
روزی که پیش چشم توآیینه ی رسول افــتــاد روی خــاک مـدیـنه بـرابرت
خون میچکد زگوشۀ لب های تو ولی تصـویر کـربلاست درآن دیــدۀ ترت
معــلوم شـد فراق تو داغی عظیم بود بــاسـوگــنامه ای که سروده برادرت
حــالا تویی و آن کـرم بی نهایـت ات حالا منــم گدای قــدیـمــی ایــن درت
یک لقمه نان دهی ندهی شکر می کنیم مـا را نــوشــته انــد بــمانیم نـوکرت
یک روز اگر که گنبد زردت بنا شود میخواهم از خدا که شوم من کبوترت
|